سیراک ملکونیان با ترسیم خطوط انبوه موازی و قطعشونده در آثار شناختهشده خود، از جمله این اثر، بیش از هر چیز بر ارزشهای بصری خط تأکید و بیننده را با کیفیت شگفتانگیز و تأثیرگذار آن مواجه میکند. او نسبت خط، سطح و رنگ را خوب میشناسد، به همین جهت در تعادلهای فرمیاش آرامشی مطلق حکمفرماست. چیزی شبه به لحظه صفر خلقت که همه چیز آکنده از سکون در شرف هست شدن است.
اثر حاضر که نمونهای شاخص از این ترکیب انتزاعی بهحساب میآید، رویکرد مدرنیستی تقلیلگرای ملکونیان را به نمایش میگذارد. سیراک بعد از چند دهه تجربهاندوزی در گرایشهای فیگوراتیوِ نزدیک به کوبیسم و بعدتر آبسترههای دوار، سبک مخصوص خود را در شبکههایی اینچنین درهم، تثبیت میکند. شبکههایی از خط و رنگ که گاه به فضای استخوانبندی شده نیز تعبیر میشود. فضایی که انسجام و تعادل آن حاصل شناخت دقیق هنرمند از فضا، خط و رنگ است. این آثار معمولاً ریتم و نوسانی هندسی را با القای فضایی معنویت یافته، الهی و مراقبهگون میآمیزند و بدینوسیله دستاورد تازهای از مدرنیسم ایرانی را ارائه میدهند.
ویژگی بارز آثار ملکونیان در این است که به جای نمایش موتیفها و یا هر نوع نقشمایه وامدار از بطن سنت بومی، اتمسفری به دور از ارجاعات مستقیم، حاوی برداشت شخصی هنرمند از طبیعت را بازنمایی میکنند. بهگونهای که میتوان آثار او را در امتداد طبیعتسازی ایرانی در نظر گرفت، بدون اینکه شاخهای، برگی و چشماندازی مشخص از این سرزمین را در کار خود آورده باشد. بازنمایی مکان در آثار او به دور از بیانی عینیتیافته و مصداقپذیر صورت میگیرد. با این حال شناختشناسی اقلیمی آثارش آکنده از یک روح شرقی پرشور و ناآرام است. این بازنمایی اقلیمشناسانه شاید حاصل مهاجرت و تجارب متنوع مکانی هنرمند باشد. از سیستان تا تورنتو؛ از روشنای خاک و دشتهای گسترده ایران تا سرزمین سفیدپوش و سرد کانادا. از جایی که چینهای زمین و پشتههای خاک از دور کنتراستی شدید را نمایان میکنند تا جای دیگری که رگههایی از خاک و زمین پس از ماهها خود را از زیر برف بیرون میکشند.
نقاشی سیراک ملکونیان تنها همین تصویر انتزاعی مقابل دیدگان مخاطب نیست، بلکه آن چیزی است که در ورای نقاشی و پشت ترکهای رنگی پنهان کرده است. چیزی شبیه به آنچه لوچیو فونتانا، نقاش و حجمساز آرژانتینی، به چالش میکشد؛ مفهوم سطح و گستره قابل نظاره که با شکافهای متعدد بر سطح بوم تصویر شدهاند. سیراک در بطن خطوط خود رنگهایی را پنهان میکند تا با یک کلنجار بصری شاید بتوان موفق به دیدنشان شد. اما نقاشی او تصویری رنگارنگ از طبیعت انتزاعیشده را ارئه میدهد که در زمره بهترین آثار مدرنیستی ایران محسوب میشوند.