در خلاقیت و توانایی در میان هنرمندان ایران، در نقاشی و مجسمهسازی، شخصیتی قابل تحسین است. وی در پانزده سالگي جهت فراگيری هنر به مدرسه صنايع مستظرفه با مدیریت کمالالمک رفت و زير نظر استادانی چون ابوالحسنخان صديقی، علی رخساز، علیمحمد حيدريان، اسماعيل آشتيانی و آلبرت هونمان به تحصيل هنر پرداخت. تفاوت آشکاری میان آثار مجسمه و نقاشیهای علیاکبر صنعتی وجود دارد. وی در شیوه کار مجسمه، تلفیقی از یک نوع رمانتیسیسم با خلق عظیم، پرشور و ویرانگر را با رئالیسم مبتنی بر درک ناشی از مسؤولیت اجتماعی و تعهد بر مردم طبقه کارگر به تصویر میکشد. حال آنکه در نقاشیهای رنگروغن و آبرنگی او بهدنبال خلق لحظه و آن است. هرچند همواره دلبسته سنت نقاشی که استادش کمالالملک به ارمغان آورده نیز هست و به همین خاطر کیفیت مفهومی متفاوتی را میتوان در مجموعه آثار نقاشیاش جستوجو کرد. با آنکه علیاکبر صنعتی بیشتر با مجسمههایش شناخته میشود، اما تأثیر مهمی نیز بر تکنیک نقاشی رنگروغن در هنر نقاشی ایران گذاشته است. او با تحولی که در این زمینه ایجاد کرد، باعث شد کارهایش در حد یک مکتب مورد توجه قرار گیرد؛ آنچنانکه استاد ابوالحسن صدیقی نیز درباره او گفته است «صنعتی مایه آبروی مکتب کمالالملک شد». در خصوص نقاشیهای پرتره، صنعتی اصولاً چهره کسانی را میکشید که تحت تأثیر شخصیت و اخلاق فردی آنها قرار میگرفت. با این حال همچون دیگر پرترهسازان آثاری را نیز به سفارش کشیده است. اثر حاضر نیز که پرتره محمد جم، از رجال دوره پهلوی اول بوده و یکی از بهترین کارهای هنرمند در این ژانر است، به خوبی توانایی صنعتی را در پرترهسازی نشان میدهد. در این اثر، که در نیمه دوم کارنامه هنری صنعتی خلق شده، بهوضوح شکلگیری مکتبی نوین در رنگروغن و تحولات بنیادین و شگفتانگیز این عرصه به قلم هنرمند بیش از هر زمان قابل مشاهده است. اشراف صنعتی بر تکنیک رنگروغن و نحوه کنترل رنگها در عین توجه به اجرای تمام و کمال جزییات، حاصل لحظههای شور و خلاقیت بیبدیل این هنرمند در کار نقاشی و پرترهسازی است و اثر حاضر یکی از نمونههای کمالیافته این اندیشه هنرمندانه علیاکبر صنعتی است.