بیژن رأفتی کار هنری را با نقاشی شروع کرد و به تدریج به سمت مدیاهای جدید همچون اینستالیشن متمایل شد. او که به طور آکادمیک در رشته هنر تحصیل نکرده، سالها در امریکا به تحصیل و کار در زمینه علم اقتصاد مشغول بود. نگاه او به هنر با پرسشهای فلسفی همراه است و ترکیببندیهای انتزاعی او در پی پاسخ به پرسشهای جهانشمول است تا دغدغههای بومی. او سعی در رمزگشایی از ظرایف و معانی محیط دارد و تهدیدها، ماجراها و ابهامات زندگی را به نمایش میگذارد. اثر حاضر با عنوان کولوسئوم یا آوردگاه تصویری انتزاعی و خلاصهشده از صحنۀ نبرد در این فضای شناختهشده تمدن روم باستان را بازآفرینی میکند. نقاش از بالا بر میدان نبرد نگریسته و خطوط و رنگهای درهمپیچیده گویی نزاعی کشنده را به تصویر میکشند. نبرد جانکاه آدمی از پس هزارهها تداوم مییابد و به امروز میرسد. نبرد انسان با درونش، با دیگری و با هستی. آدمی به خوبی از ترس جهانی که در آن هیچ چیز قطعی نیست، آگاه است و برای بقا در آوردگاه زندگی میجنگد. محمدرضا جودت، معمار و نقاش درباره آثار رأفتی میگوید: «چیزی که به وضوح در کار او منعکس میشود این است که آیا فرد تصمیم میگیرد از روی ناامیدی مبارزه کند یا قهرمانانه عمل کند و شاید گاهی بازنده شود. ایوان کارامازوف در کتاب برادران کارامازوف داستایوفسکی میگوید: مرگ کودکان، بیش از هر چیز در این دنیا سبب میشود او آرزوی مرگ کند. اما او این کار را نمیکند. او به مبارزه و عشق ورزیدن ادامه میدهد. رأفتی نیز همچنان ادامه میدهد و اصرار میورزد.