مجسمههای بیژن نعمتیشریف با آن رنگهای شاد و فرمهای ساده، در مرز میان هنر صحنهآراییشده تئاتری، نگرشهای پستمدرنیستی و نقاشیهای بیرونآمده از قاب میایستند. این هنرمند برجسته به واسطه تجربیات فراوان در ساخت عروسک برای تئاتر و همچنین سالها تجربه نقاشی، درک متفاوتی از فضا، حجم، رنگ و معنا را در مجسمه وارد کرد که در کنار ظاهری انتزاعی، بیانی عاطفی نیز دارد و توانست به بیانی شخصی و منحصر به خود در مجسمهسازی ایران دست یابد. سعید شهلاپور در اینباره میگوید: «[او] هنرمندی اصیل است، آثارش بیانگر روحیه خود اوست؛ تمایلات کودکی در آثار او ریشه در تأمل شخصی و باوری فکری دارد»[۱].
نعمتیشریف دلبسته نقاشیهای خوان میرو و دستپرورده بزرگانی چون پرویز تناولی، پرویز کلانتری، مرتضی ممیز و محمدامین میرفندرسکی بود. رویکرد خاص او به امر تخیل، آثارش را در مرزی از خلوص، شور و شادی قرار میدهد که کودکانه و ناب است. با آنکه آثارش به لحاظ استفاده از رنگ و برخورد آزاد با فرم، یادآور هنر پاپ است، اما نمیتوان آن رویکرد عامهپسند و سطحینگر پاپآرت را در آثارش دید. آنچه این آثار را شخصی و درخور توجه میکند نگاه سمبولیستی است که فرمهای نرم و خشک را در یک ترکیببندی ساختارمند به نحوی مینشاند که حسی از یک موجود ارگانیک و جاندار را به بیننده القا میکند. موجودات نعمتیشریف به واسطه رویکرد انتزاعی، گویی دارای نوعی دگردیسی شدهاند که در آن، روند مسخ نه ترسناک بلکه طنزآمیز و خوشایند است.
اثر پیشرو مربوط به آخرین آثار نعمتیشریف است که نمایانگر تسلط فنی هنرمند بر متریالهای مختلف برای ایجاد فرمی ساختارمند و منسجم نیز است. اشکال مخروطی بر یکدیگر سوار شده و در همنشینی با فرمی لوبیاییشکل و صورتی رنگ و خالدار، انتزاعی از یک موجود – شاید حسی از یک پرنده شانه به سر – شاد و خوشآواز را ایجاد کردهاند. خود درباره عجیب بودن این موجودات میگوید: «هنرمندی عجیب و متفاوت هستم زیرا نه برای دنیا و نه برای آخرتم کار نمیکنم و انگار در خلاء هستم»[۲].
این حس در خلاء بودن در اغلب آثار نعمتیشریف دیده میشود؛ موجوداتی که جز در عالم تخیل و کنار گذاشتن کلیشههای ذهنی، ادراک نمیشوند، ولی مواجهه با آنها طراوت زندگی، شور هستی و شادی کودکانه را به نابترین حالت ممکن برای مخاطب ایجاد میکند. این آثار گویی پل گمشدهای میان عالم کودکی و خلوص اندیشه با هرج و مرج دنیای بزرگسالی و خواستهای بیپایان را ممکن میکند. در برخورد با آثار نعمتیشریف میتوان لحظاتی خالی از هر نوع دغدغهمندی، حضور و هستی را در سادگی تجربه کرد.
[۱] . شهلاپور، سعید (۱۳۹۱) فقدان مستندات، تندیس، ش ۲۳۱، ص ۸.
[۲] . برای هنرمندی که آگاهانه دنیای هنر را نشانه گرفته بود (۱۳۹۱) خبرگزاری ایسنا، ۲۴ مرداد.