حسین محجوبی را با تصویر درختان بالنده، اسبهای آزاد و یله در طبیعت و سقفهای سفالپوش شمال ایران میشناسند. او با ساده کردن طبیعت و تماشای منظری که دیگران به سادگی از کنار آن میگذرند، جهانی را میسازد که از آنِ خود اوست. محجوبی از جمله منظرهپردازان در نقاشی مدرن ایران است که حتی آن زمان که چشماندازی غیر ایرانی را میسازد، باز امضای خودش را داشته و یادآور زادگاه او، گیلان است. آیدین آغداشلو درباره او مینویسد: «هر بار که آن درختان موازی باریک و ظریفی را که آسمان ابری را هاشور زدهاند و هاشورهای اریب سفالهای سرخ پشتبامها و اسبان رها را میبینیم، یاد محجوبی در ذهنمان تازه میشود. جهان تصویری او از راهی سهل و ممتنع ساخته میشود؛ او با انتخاب رنگهای رقیق و قلمگذاری ماهرانه خود، فضایی را بازسازی میکند که مطبوع و ملایم بوده و در عین حال توانای القای غم غربت و اشتیاق ارجاع به خاطرههای بلافاصله، مکانهای دوردست و شریف و زیباست»۱.
اثر حاضر که از آثار شاخص محجوبی به شمار میآید، لطافت تپهماهورهای سرسبز که با ریتمی دلنشین تکرار شدهاند، با درختان پر شکوفه و سپیدارهای بالابلند، زیر نور درخشان رنگ گرفتهاند. پرتو خورشید از بالای کادر و از لابهلای ابرها، زمین را روشن کرده و چون انوار آسمانی به همه هستی روشنی و برکت بخشیده است. در چنین فضایی اسبان سفید رنگ در گلههای کوچک و بزرگ پراکندهاند. فضایی که محجوبی در نقاشی خود ترسیم کرده، چونان خواب و رویایی دلنشین است، تصویری از بهشت بر روی زمین.
محجوبی همواره در نوشتهها و گفتههایش تأکید کرده که هدف از پرداختن به آن همه زیبایی و سبزی و طبیعت، یادآوری این نکته است که انسان چگونه به نحوی سیریناپذیر در پی تخریب کره زمین بوده است. او نگران از دست رفتن طبیعت است. محجوبی میگوید: «چند مسئله مدام ذهن مرا به خود مشغول كرده است. یكی جنگ و جدل بین انسانها و ویرانیهایی است كه از پی آن به وجود میآید، دیگر ماشین و زندگی ماشینی است كه چیزهای مفیدی به بشر بخشیده، اما در عوض با دور كردنش از طبیعت، آرامش و آسایش را از او گرفته و وی را دچار بحرانهای روحی شدید كرده است. نكته دیگر نقش انسان در تخریب طبیعت و نابودی برخی از گونههای گیاهی یا جانوری بر روی زمین است در حالیكه آنها هم از حقی برابر با انسان برای زندگی در زمین برخوردار هستند. زبالههایی كه بشر تولید میكند، برخلاف زبالههای طبیعی كه به راحتی جذب زمین میشوند، به عامل مهم و تهدیدكنندهای برای زندگی و حیات در روی زمین تبدیل شده است».
نقاشیهای محجوبی اما صرفاً بازنمایی طبیعت نیستند. او چون یک نقاش انتزاعگرا، به عناصری چون فضا، ریتم و حرکت اهمیت میدهد و گویی درختهای سپیدار سر به فلک کشیده و اسبها و خانهها، تنها بهانهای برای به سامان رساندن این عناصر بصری هستند، چنانچه در اثر حاضر نیز، خطوط کشیده سپیدارها و دایرههای دیگر درختان و خط افق، به درستی در کادر نشستهاند.
ظرافت خطوط درختان و قلمگیریهای نرم و سیال اسبان، یادآور نگارگری ایرانی هستند. محجوبی در زبانی امروزی، اسلوب پردازهای خطی و نقطهای مکاتب مختلف نگارگری ایرانی را به نقاشی خود میآورد.
۱. آغداشلو، آیدین؛ برگزیده آثار از مجموعه شخصی حسین محجوبی؛ انتشارات زرین و سیمین، چاپ اول: تهران ۱۳۹۱، ص ۲۲.