حبیب محمدی در آكادمی هنرهای زیبای مسكو آموزش دیده بود. سپس در رشت اقامت گزید و به نقاشی و آموزش مشغول شد و بر بسیاری از نقاشان نوگرا چون بهمن محصص، آیدین آغداشلو و حسین محجوبی تأثیر گذاشت. منظرههای محمدی شیوهای واقعگرایانه دارند اما او در آثار متأخرش در همدلی با جریان هنر مدرن، فرمهای ساده و قلمزنی آزادتری را به كار میبرد. محمدی نیمی از عمر خود را در گیلان گذراند که تأثیر آن را در رنگهای نقاشیهایش میتوان دید. سبزها و زردها و خطوطی که انتخاب میکرد، انعکاسی از آرامش این خطه و مردمانش را در خود دارند.
اثر حاضر با عنوان «پردهها» یکی از آثاری است که نقاش برای سومین بینال تهران در سال ۱۳۴۱ فرستاده بود. در این اثر انتخاب موضوع از بازنمایی رئالیستی خارج شده و هنرمند با بهکارگیری سطوح نسبتاً بزرگ تکرنگ سفید و سبز به ترکیببندی اثر خود بیشتر اندیشیده است. پردهها که در تکرار مواج خود در پی نمایش حرکت هستند بیننده را به یاد آثار نقاشان فوتوریست و تابلوی مارسل دوشان میاندازد. گلدان در میانه تصویر که از پس پردهها نمایان شده با خطوط ساده و سریع تصویر شده است و رنگ گرم آن در تضاد با سردی سفیدیها و سبزهای پیشزمینه و زرد کمرمق پسزمینه، جلوهای از حیات و سرزندگی مییابد. حبیب محمدی بیشتر وقت خود را به تدریس نقاشی و کار سفارشی در رادیو و تلویزیون گذراند و از همین رو شاید نتوانست چندان که باید تجربه نوگرایانه خود را در عرصه نقاشی به ثمر برساند.