سمبات در کیورقیان را میتوان نقاش لحظههای گریزان زندگی مردم عامه دانست. او که آموزش نقاشی را زیر نظر استادانی چون سرکیس خاچاطوریان آغاز کرده بود، همواره عاشق بازنمایی نقاشیهای مستندگونه باقی ماند. از همین رو امروزه آثار او را میتوان در پژوهشهای مردمشناختی از زندگی ارامنه و همچنین اقشار عامه ایرانی به کار گرفت. لِوون ابراهامیان، تبارشناس و نویسنده ارمنی درباره سمبات مینویسد: «او در هنر نقاشی گاه روشهای مردمشناختی را به کار میگرفت که عکاسی صحنه برای تدقیق بیشتر از جمله همین روشهاست»
[۱].
این هنرمند ارمنی از برجستهترین نقاشان مکتب آبرنگ اصفهان (جلفای نو) است که به دلیل تسلط ماهرانه در استفاده از ماده رنگی سیال آبرنگ شناخته شده است. نقاشیهای سمبات از هرگونه تزیینگرایی به دور است و توجه به جزییات نیز تا آنجا صورت میگیرد که بتواند به بیان واقعگرایانه اثر یاری رساند. تبحر او در طراحی بداهه، سادگی رنگ و استفاده جسورانه از تاشهای قلممو تا بدانجاست که بسیاری از آثارش کار فیالمجلس هستند و نقاش توانسته منظرهای را که در حال تماشا بوده به سرعت بر بستر کاغذ ثبت کند. از همین رو میتوان گفت نقاشیهای آبرنگی سمبات از نوعی بیان امپرسیونیستی برخوردارند.
اثر پیش رو تجسم مستندگونهای از بافت روستایی ایران است. سمبات که دلباخته تجسم چنین فضاهایی بود، بارها و بارها به گوشه و کنار ایران سفر کرد و درک خود از تجربه اماکن مختلف را به بهترین نحو در نقاشیهایش تجسم بخشید.
در این نقاشی هنرمند به خوبی توانسته فضای زندگی روزمره روستاییان را در روز بهاری یا تابستانی جاودانه کند. چند مرد و زن در گذرند، زنانی از چشمه آب برمیدارند و چهارپایان آب مینوشند. بناهایی در پشت آنها تا انتهای تابلو امتداد یافته است. جانمایی جمع انسانی در کنار بنا و نوع پلانبندی صحنه نشان از دانش عمیق هنرمند در کمپوزیسیون و ترکیببندی دارد.
در این اثر سمبات به خوبی توانسته تنالیتههای قهوهای، قرمز و سبز را برای تجسم بخشیدن به فضای روشن و زنده روستا بهکار گیرد. میتوان تسلط نقاش در بازنمایی پیکرههای انسانی را به واسطه استفاده مختصر از خطوط و لکههای رنگی مشاهده کرد.
[۱] . یونانسیان، ایساک؛ سمبات در کیورقیان؛ فصلنامه فرهنگی پیمان، س ۱۶، ش ۶۱، پاییز ۱۳۹۱.