بسیاری از هنرشناسان حیدریان را پایه اصلی جریان طبیعتگرایی در نقاشی معاصر ایران میدانند. همانطور که در این اثر نیز مشاهده میشود، وی در رویارویی با منظره، با دقت فراوان به ثبت رنگها و حالات متغیر نور و رنگ طبیعت میپردازد. کنتراست شدیدی که در میانه تصویر مشخصاً آفتاب تابان نیمروز را در کوچه پسکوچههای خاکی به تصویر درآورده، حاکی از شناخت دقیق حیدریان از ارزش رنگ و نور در نقاشی است. در همین نقطه گرایش امپرسیونیستی حیدریان قابل درک است؛ گرایشی که با سفر وی به فرانسه و بلژیک تشدید یافته و در کارهای بعدی او آشکارتر میشود. عناصر نقاشی در این تابلو در نهایت پختگی، به دور از ریزهکاریهای رایج در میان شاگردان کمالالملک و حتی شخص استاد، صرفاً با لکههای رنگی درخشان ساخته شدهاند. اگرچه حیدریان گاهی تمایلات خفیف امپرسیونیستی در آثار خود نشان داده، اما همچون بیشتر شاگردان کمالالملک از اصول نقاشی کلاسیک دور نشده است. با اینکه حیدریان از شاگردان مقرب کمالالملک بوده و تأثیرات فراوانی از استادش گرفته، اما تفاوتهایی بین کار او و استاد دیده میشود؛ بهطوریکه وی بهتدریج با فاصله گرفتن از سبک استاد، به رنگهاى روشنتر و شیوه قلمزنى آزاد روی آوردهاست. به همین جهت است که برخی کار حیدریان را در طبیعتسازی اندکی برتر از کار کمالالملک دانستهاند. این برتری بیشتر به طرز ساختن رنگ، نمایش نور و همچنین آب و هوای ایران مربوط میشود. در واقع ویژگیهای طبیعت در آثار حیدریان، تماماً مبین شرایط اقلیمی ایران است. علیمحمد حیدریان، شاگرد برجسته کمالالملک است که بنا به نظر بسیاری از هنرپژوهان، برجستهترین شاگرد وی در رنگگذاری و طبیعتسازی به شمار میآید. او در ابتدای قرن جاری به مدرسه صنایع مستظرفه رفت و با نشان دادن تواناییهای خود، بهعنوان معلم رنگروغن برگزیده شد و تا زمان تعطیلی مدرسه در آنجا حضور داشت. حیدریان به همراه ابوالحسن صدیقی، حسنعلی وزیری و محسن مقدم از مؤسسان و نخستین استادان دانشکده هنرهای زیبا در بدو تأسیس آن در سال ۱۳۱۹ هستند. به همین جهت تأثیر مهم وی بر نقاشی معاصر ایران و پرورش نسلی از نقاشان، که بعدها جریان نوگرایی در هنر ایران را رقم زدهاند، در تاریخ هنر ایران ثبت شده است. از مهمترین شاگردان وی در دانشکده هنرهای زیبا میتوان به پرویز کلانتری، منیرو فرمانفرمایان، مرتضی ممیز، کیخسرو خروش اشاره کرد. اثر حاضر نیز به خوبی نشان میدهد که او ضمن حفظ شیوه و دید ایرانى، از تجارب هنرى نقاشان كلاسیك مغربزمین و پیشگامان امپرسیونیسم نیز بهره گرفته است.