بسیاری از آثار محمود جوادیپور همانند اثر حاضر در حد واسطی میان کلاسیکگرایی و مدرنیسم نوپا قابل بررسی هستند. این اثر با ساختاری ساده و رنگهای خاکی و گرم، لحظهای ناب از چشمانداز دریا و غروب خورشید را بازآفرینی کرده است. مناظر دریایی در طول تاریخ هنر، همواره از سوژههای مورد توجه نقاشان رمانتیک بوده است. در ایران نیز این فضای رمانتیک از سوی برخی از استادان کلاسیک، به ویژه نقاشان ارمنی، بارها تجربه شده است. نقاشان ایرانی متأثر از نقاشان اروپایی و همچنین نقاش بزرگ روس آیوازوفسکی، چشماندازهایی از دریا و ساحل را بازآفرینی کردهاند. اما نگاه محمود جوادیپور که از جرگه نخستین مدرنیستهای ایرانی به شمار میآید، نگاهی آمیخته با نوگرایی در عین حفظ دستاوردهای نقاشی کلاسیک است. جنس رنگهایی که نقاش برگزیده و پراکندگی تونالیتههایی با ارزشهای رنگی نزدیک به هم، آرامشی عمیق و گاه مرموز را بر اثر حاکم کرده است. علاوه بر این، دریای آرام، قرص خورشیدِ رو به غروب و انعکاس رنگ زرد از رمقافتاده، بر آرامش و سکون هر چه بیشتر منظره میافزاید. شاید این آرامش، بیارتباط به چشمانداز نقاش از شرایط اجتماعی پیش روی کشور در تاریخ خلق اثر، یعنی سال ۱۳۵۸ نباشد. از اینرو تعابیر استعاری متفاوتی را میتوان به اثر نسبت داد. درست در زمانهای که تاریخ ایران، تحولات اجتماعی و سیاسی عمیقی را پس از ۱۳۵۷ پشت سر گذاشته، هنر و ادبیات معاصر تدریجاً سویههای تازهای را پذیرا میشود و گاه حتی ایدئولوژیهای مشخصی را نمایندگی میکند. با این حال محمود جوادیپور در این اثر، مطلقاً به دور از هر گونه جهتگیری سیاسی و سمت و سوی ایدئولوژیک، مخاطب را به آرامشی توأم با تفکر با نگاه به طبیعت، دریا و غروب آفتاب دعوت میکند؛ اما آرامشی که شاید آرامش پیش از طوفان باشد؛ طوفانی که درست یک سال پس از خلق این اثر، ایران را هشت سال تحت تأثیر قرار میدهد.