شننگاری یا ترکیببندیهای شنی از شاخصترین دورههای هنری محسن وزیریمقدم است که اثر حاضر نمونهای بسیار زیبا از این مجموعه است. همزمان با خلق این تابلو، نام وزیریمقدم با ارایه اثری مشابه با عنوان پنجه بر خاک در سیویکمین دوره بیینال ونیز بر سر زبانها افتاد. این مجموعه کارها، رویکرد منحصر بهفردی در نقاشی انتزاعی ایران بهحساب میآید که هنرمند با بهکارگیری و ترکیب ماسههای قهوهای، سیاه، سرخ و روشن بر سطح بوم به آنها دست یافته است. وی از اواخر دهه ۱۳۳۰، نقاشی بازنمودی را کنار گذاشته و به پژوهش و تجربه استفاده از ماده، بافت و امکانات بیان تصویری با سطوح مختلف میپردازد. این نقاشیهای انتزاعی که با حرکتهای سریع دست ساخته شدهاند، مشخصاً تأثیرات جنبش هنر بیشکل
[۱] را نشان میدهند.
وزیریمقدم در جستوجوی شیوهای خاص و بیانی شخصی در کاربست ماده، به طوری که خود روایت کرده، سرانجام در سال ۱۳۳۸ در سواحل پوشیده از ماسههای سیاه دریاچه آلبانو (جنوب شرقی رم)، به هدف خود میرسد. به گفته او: «من برای خنداندن دوستانم ماسه سیاه را برداشتم و خودم را سیاه کردم. ناگهان اثر شیارهایی که از حرکت انگشتانم بر روی ماسه پدید آمده بود، مرا به تفکر انداخت. اندیشهای تازه در ذهنم بیدار شد؛ تصویر خاکبازیهای دوران کودکی در برابرم تجسم یافت. خاطره چیزی که زمانی انجام داده بودم. یک بازی به ظاهر بیهدف ناگهان به یک تجربه تجسمی عمیق تبدیل شد. بازی من در برابر چشمان کنجکاو دوستانم پایان گرفت. کیسهای از ماسه برداشتم و به رم برگشتم. شکلیابی بر روی ماسه سرگرمی جالبی بود، ولی ماهها طول کشید تا توانستم شیارهایی را که بر دل خاک نقش میزدم، بر روی بوم ثابت کنم»
[۲].
شننگاریهای وزیریمقدم، علاوه بر اینکه به یکی از جدیترین جریانهای هنر مدرن مربوط میشود، ارجاعاتی به پریمیتیویسم یا نوعی بدویتگرایی دارند. حتی میتوان دورتر رفت و آنها را همتراز نقاشیهای دیواری انسان نخستین با دست در غارهای باستانی دانست. به همین جهت میتوان تأثیری از هنر تجریدی و چکیدهنگارانه سپیدهدم تاریخ را بر آثار این هنرمند ردیابی کرد. دقیقاً از همینرو بسیاری از منتقدان غربی از جمله توروکو لیوری، ماریو بوسالی و یا جولیو کارلو آرگان، اهمیت بهسزایی برای این دوره از کارهای وزیریمقدم قائل شدهاند.
در اثر حاضر حرکت پنجههای هنرمند به صورت خطوط کوتاه موازی در ریتمی پرتحرک تمامی سطح بوم را پر کردهاند. بهرهگیری از شن سیاه بر روی زمینه سفید، همچون ضربهقلمهای محکم یک نقاش بیانی اکسپرسیو یافتهاند.
لائورا تورکو لیوری، منتقد ایتالیایی در خصوص این دوره از کارهای او مینویسد: «حرکتی آنی برای اثری ماندگار بر روی ماسه و شن، شکوفاییبخش آثار وزیری است و همین جاست که مجموعه شننگاریهای او، به مثابه بیان نیاز سازندهاش به پیوستن به کلیتی همسو و همنوای طبیعت که خواستار پیوند با گردش مدام حیات است، رخ میکند. تماس و آمیزش دست با خاک و ماسه، به ریشههای اصیل ما بازمیگردد. به آب و به دریا. به سخن دقیقتر آستانهای گشوده میشود که در پی گذار از آن، لایه سرزنده خاکی که زایای گیاهان است، به این جهان میآید و این چیزی است که باید بتوانیم در تابلوهای شنی وزیری جستوجو کنیم»
[۳].
[۲] . پیشگامان هنر نوگرای ایران: محسن وزیریمقدم، به کوشش رویین پاکباز و یعقوب امدادیان، موزه هنرهای معاصر تهران، ۱۳۸۳، ص ۴۱.
[۳] . همان، ترجمه دکتر منصور فلامکی از ایتالیایی، ص ۸.