صادق تیرافکن جزو نخستین عکاسانی بود که چارچوب کلیشهوار عکاسی ایران در دوران پس از انقلاب را تغییر داد. تا پیش از حضور جدی تیرافکن به عنوان هنرمندی که از مدیای عکاسی برای خلق اثر هنری استفاده میکرد، هنر عکس در ایران صرفاً به مستندسازی اجتماعی و خبری خلاصه میشد ولی تیرافکن با آنکه در دهه ۶۰ شمسی و در گیرودار جنگ ایران و عراق وارد دانشکده هنرهای زیبا شد، در بند تعاریف متعارف عکاسی نماند و توانست این هنر را وارد عرصههایی تازه، نو و قابل تأمل کند. صادق تیرافکن با استفاده از تکنیک فتوکلاژ و فتومونتاژ به عکس چیزی میافزاید که مانند رمزگان نشانهشناسانه، با ارجاع به دغدغههای روزمره و تجربیات زیسته هنرمند، مخاطب را با خوانشی نوین از فرهنگ، سیاست، کلیشههای جنسیتی و دینی مواجه میکند.
مجموعه «عاشورا» یکی از مجموعه آثار شناختهشده تیرافکن است که به عنوان یک سوژه هنری قریب به پانزده سال ذهن او را به خود درگیر کرد. اثر حاضر متعلق به آخرین تصاویری است که تیرافکن با موضوع عاشورا خلق کرده و به نوعی دستاورد این پانزده سال مکاشفه هنرمندانه با کلیشههای هویتی، فرهنگی، قومی و مذهبی را در خود دارد. در تصویر مردی صورت خود را با پارچههای سیاه منقش به اشعار عاشورایی پوشانده و بر روی بستری از همین خطنگارههای چشمآشنا که نقش مؤثری در تزیین و فضاسازی دهه محرم دارند، ایستاده است. هنرمند با دستکاری در تصویر بخشهایی از جمله بدن مرد را حذف کرده و زمینه اثر را دچار تغییر کرده است. بحث از هویت و بازمعنا کردن آن به عنوان یکی از اصلیترین دغدغههای تیرافکن در این تصویر نیز حضوری بارز داد. در این اثر مانند بسیاری دیگر از مجموعه عکاسیهای تیرافکن، خود هنرمند در اثر حاضر است و این حضور، عکس را به نوعی خودنگاره تبدیل میکند که به تبعیت از جنبشهای مفهومی شکل گرفته در هنر معاصر غرب مانند آثار سیندی شرمن، تلاش دارد هنرمند را در قالبی جدا شده از هویت روزمره و شناختهشده خود بازمعنا کند. در این تصویر هیچ نشانهای به خود هنرمند ارجاع نمیدهد و پوشاندن سر و صورت، به عنوان نشانهای مفهومی، جنسیت مرد را فارغ از هر نوع هویت شخصی و به مثابه امر کلی و عام تجسم میبخشد. از نکات قابل توجه دیگر در اثر، رنگ زمینه است که از سیاه به سفید تغییر داده شده است. رنگ سیاه یک عنصر نشانهشناسانه در هویتسازی عاشورا برای هر مسلمان شیعی است، اما در این اثر هنرمند رنگ پوشش خود و زمینه را سفید کرده و به نوعی با بدل کردن سیاهی به سفیدی، به جای نمایش غم و اندوه، به رستگاری و عمل قهرمانانه ارجاع میدهد. همچنین پیکره انسانی به واسطه نوع حرکت خود، بیانگر حسی ترکیبی از هنرهای نمایشی و خصوصاً اجرای تعزیه نیز است. تمامی این موارد نشانگر نگاه عمیق و موشکافانهای است که صادق تیرافکن به فرهنگ و مذهب به عنوان دو اصل شکلدهنده هویت انسانی دارد.