بیتا فیاضی، مجسمهساز، سفالگر و چیدمانکار معاصر در شهر تهران متولد شد. او از پیشگامان اینستالیشنآرت در سالهای پس از انقلاب به شمار میرود. فیاضی در فاصلهی سالهای 1354 تا 1361 برای تحصیل و اقامت عازم انگلستان شد. پس از بازگشت به ایران، روشهای سفالگری و سرامیکسازی را در کارگاه سازمان میراث فرهنگی و یک کارخانهی چینیسازی آموخت و از سال 1369 تا 1376 مشغول ساختن ظروف سفالی و کاشیهای نقشبرجسته بود. بیتا فیاضی آثار این دورهی خود را در دوسالانهی سفالگری شرکت میداد و نهایتاً در سال 1377 موفق به کسب جایزهی ویژهی ششمین بیینال هنر سرامیک معاصر تهران شد. فیاضی در این سالها به مجسمهسازی با گل و گچ نیز روی آورد.
بیتا فیاضی با آثاری که در دههی 1370 خلق کرد تعاریف رسمی هنر آن روزگار را به چالش کشید. او به شیوههای بینارشتهای و ارائهی اثر در عرصههای عمومی علاقه داشت. آثار او، از شیوهی تولید تا نحوهی ارائه با نگاه موزهای به هنر و محدود کردن آن در قالبهای مرسوم سازگار نبود. چیدمان «کشتن جاده» نخستین گام شاخص او در این مسیر بود؛ در این اجرا که به «سگهای مرده» نیز شهرت دارد 200 پیکره به شکل لاشهی لهشدهی سگ ساخته و در حاشیهی بزرگراههای تهران چیده شد که یادآور تلفات جادهای حیوانات بود.
یکسال پس از آن نیز در یک کارنمای گروهی با نام «تجربهی 77» چیدمانی با استفاده از 200 پیکرهی سفالی کلاغ و جعبههای خالی میوه و بازی با سایهی پیکرهها بر دیوارها در یک کارگاه کلنگی اجرا شد. سال 1378 در کارنمای گروهی دیگری با عنوان «کودکان آبی، آسمان سیاه» با تندیسهای گچی سفید از کودکان در حال بازی در اتاقی آکنده از تصاویر تیره، به مسئلهی آلودگی هوای شهر تهران پرداخت. مازیار بهاری، خسرو حسنزاده و صادق تیرافکن همکاران او در این پروژه بودند.
تکثیر انبوه پیکرههای کمابیش همشکل در محیط، روشی است که بیتا فیاضی غالباً برای بیان ایدههایش به کار میگیرد؛ این تکثیر حجمها در خدمت ایجاد تأثیر فضایی مدنظر اوست. او همین ایدهی مرکزی را در دورههای کاری بعدی خود در مراکز هنری بینالمللی با ابعادی وسیعتر تکرار کرد. برای نمونه در سال 1380، اقدام به ساخت 2000 پیکرهی سفالین از حشرات کرد و ماحصل را در کارنمای گروهی «هنر معاصر ایرانی» در مرکز باربیکن لندن به نمایش گذاشت. سال 1384 در پنجاهویکمین بیینال ونیز با چیدمانی به نام «قسمت» حضور یافت؛ ابری متشکل از مجسمههای برنزی نوزادان در این رویداد ارائه شد.
وی تجربهی یک پرفورمنس را نیز در کارنامهی خود دارد: 20 دقیقه پیادهروی با پیرهنی مزین به عکسهای یادگاری و آرایههای نمادین و عصای آهنی در جلوی موزهی ملی ایروان ارمنستان.