بهمن جلالی، از پیشگامان عکاسی مستند ایران به قابهای درخشانی که از پیچوخم تاریخ معاصر ایران ثبت و ضبط کرده زبانزد است؛ از انقلاب 57 تا جنگ 8 ساله. او تأثیر گسترده و ژرفی در شکلگیری و توسعهی عکاسی و نهادهای آموزش آن داشته، دو نسل متأخر عکاسان ایران، وامدار میراث دوربین و فعالیتهای نهادی این هنرمند برجستهاند.
سال 1345 بود که جلالی وارد دانشگاه ملی وقت، شهید بهشتی کنونی، شد و در رشتهی اقتصاد و علوم سیاسی تحصیل کرد. از همان دوران دانشجویی دوربین دست گرفت و به تبع روحیه و تحصیلات خود به جنبههای اجتماعی و مستندنگارانهی این هنر تمایل یافت. نخستین توفیق هنری او با فارغالتحصیلیاش توأم شد، و در سال 1349 جایزی مسابقهی عکاسی جوان آماتور را کسب کرد. این توفیق مقدمهای شد برای آغاز همکاری دیرپای جلالی با مجلهی تماشا، که پس از انقلاب به سروش تغییر نام داد، و این همکاری تا سال 1375 و بازنشستگی او ادامه یافت. یکسال پس از این جایزه، در سال 1350 نخستین نمایشگاه انفرادی عکسهای او در تالار قندریز برگزار شد. او که عکاسی تجربی و خودآموخته بود، در سال 1354 برای ادامهی تحصیل در زمینهی هنر به انگلستان عزیمت کرد و بهمدت یکسال در آموزشگاه عکاسی جان ویکرز لندن تعلیم دید و به عضویت انجمن سلطنتی عکاسان انگلستان درآمد. عکسهایی که در این یکسال از لندن گرفته بود را پس از بازگشت به ایران در «نگارخانهی شهر» به نمایش گذاشت و توانست توجه جامعهی هنری ایران را بیشازپیش جلب کند. با فرارسیدن انقلاب 57، دوربین جلالی هم در این بزنگاه ملتهب تاریخی حاضر بود و تصاویر نابی را از کشمکشهای مبارزان و حکومت در خیابان وقت ثبت کرد. بخشی از این عکسها در کتاب «روزهای خون، روزهای آتش» به چاپ رسیده و منتشر شده است. پس از انقلاب و با شروع جنگ نیز به مناطق جنگی جنوب رفت و سوغات این سفر خطیر مجموعه عکسهایی بود که از برگهای زرین دوران فعالیت حرفهای اوست. جلالی در یکی دیگر از پروژههای مهم خود، همراه اسد بهروزان که ایرانشناسی برجسته بود، به نقاط مختلف کشور سفر کرد و آرشیو تصویری ارزشمندی از گوشه و کنار ایران تهیه کرد. همچنین سفرهایی به کشورهای افریقایی داشت و مجموعهعکسهای این سفر را در کتابی با نام «هنر افریقای سیاه» به چاپ رسانید.
جلالی به همراه احمد عالی، یکسال پس از انقلاب 57 رشتهی کارشناسی عکاسی را در دانشکدهی صدا و سیما راهاندازی کرد. او همچنین از بنیانگذاران «موزهی عکاسخانهی شهر» بود. جلالی در کسوت مدرس عکاسی در فضای آموزشی و آکادمیک همچون دانشگاه هنر تهران فعالیت مستمری داشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. همچنین از طریق مشارکت در جشنوارههای عکاسی در مناطق مختلف ایران نقش مهمی در اشاعهی عکاسی ایفا کرد.
جلالی از عکاسان صاحباعتبار ایران در محافل بینالمللی است. بنیاد تاپییس بارسلونا در سال 1386 نمایشگاهی برای مرور عکسهای بهمن جلالی برگزار کرد. عکسهای او همچنین در کشورهای مختلف جهان نظیر فرانسه، آلمان، فنلاند، چکسلواکی سابق، اسپانیا، استرالیا و ... به نمایش درآمدهاند.
دوربین جلالی اگرچه همیشه در «لحظهی قطعی» و در دل سیل وقایع حضور دارد، با وجود همدلی، همواره فاصلهی انتقادی خود را با موضوعات حفظ میکند و به رغم همراهی با جریانهای تاریخی و اجتماعی، در آنها هضم نمیشود. پاکباز دربارهی این کیفیت استنادی عکسهای بهمن جلالی مینویسد: « نگاه جلالی در مقام عکاس مستندنگار، همواره نگاهی تیز و عاری از احساساتیگری بوده است. ژرفبینیاش در ثبت وقایع انقلاب را میتوان در عکسهایی چون قبل از رسیدن به پل مسیر خود را مشخص کنید میتوان تشخیص داد. عکسهای او در دورهی جنگ نیز، بیش از آنکه تصاویری متعارف از وقایع باشند، در غیاب انسان، بر تباهس انسان و بر ویرانی وجوه گوناگون فضای شهری مدرن تأکید میکنند. نام دو کتاب او از تصاویر جنگ، نام دو شهر ایران است: آبادان که میجنگد (1360) و خرمشهر(1351)»
جلالی در کنار مستندنگاریهایش، با بهرهگیری از نگاتیوهای شیشهای کاخ گلستان و عکسهای تاریخی مربوط به دورهی قاجار ، دست به خلق مجموعهای از فوتومونتاژها زده است. جلالی در آثار«با نگاهی طنزآمیز به تأمل در هویت تاریخی ایران و مسئلهی جنسیت پرداخت. پسزمینهی برخی از این عکسها آیینه است و بدینسان، خودِ اکنونی و فردی بینندهبا گذشتهی تاریخیاش به هم میآمیزد. مجموعهی مذکور در این سالها از آثار بسیار محبوب و موفق جلالی در بازار هنر و حراجهای بینالمللی بوده است.
اولین حضور بهمن جلالی در حراجها به بهمن سال 1385 (فوریه 2007) به خانهحراج کریستیز بازمیگردد. آثار او تا اکتبر سال 2021، 56 مرتبه در حراجهای داخلی و خارجی حضور مستمر داشته و 73 درصد از آثارش در حراجهای بینالمللی به فروش رسیده است. گرانترین اثر او تا سال 2021 در خانهحراج کریستیز به مبلغ 20,000 دلار در نهم آبان 1386 چکش خورده است.