فرهاد مشیری در سال 1342 در شیراز متولد شد. مشیری، اغلب با نقاشیهای کوزهاش شناخته میشود. این هنرمند نقاش و چیدمانکار به واسطهی سبک هنری خاص خود مورد توجه بازارهای هنری داخلی و خارجی قرار گرفته است.
فرهاد مشیری از نوجوانی به هنر و سینما علاقهمند شد. این علاقه تا سالهای جوانی ادامه پیدا کرد و مشیری بهمرور به طراحی و نقاشی نیز گرایش پیدا کرد. داشتن مهارت در طراحی همراه با تشویقهای پدر سبب شد تا این مسیر را به صورت جدیتری ادامه دهد. مشیری برای تکمیل تحصیلات آکادمیک یک سال بعد از انقلاب 57 به آمریکا رفت و پس گذاراندن آموزشهای مقدماتی، سال ۱۳۶۰ در انستیتوی هنر کالیفرنیا مشغول به تحصیل شد. فرهاد مشیری اولین و دومین نمایشگاههای خود را در سالهای 1366 و 1367 در لسآنجلس برگزار کرد. پس از ۱۲ سال زندگی در آمریکا، سال ۱۳۶۸ به ایران بازگشت و تا به امروز فعالیت هنری خود را ادامه داده است.
فرهاد مشیری در سال 1387 با الهام از خمها و کوزههای سفالی شیراز، دست به خلق مجموعه آثاری زد که بعدها به «نقاشیهای کوزه» معروف شدند. پاکباز دربارهی این کوزهها مینویسد: «تصاویری بزرگاندازه از انواع کوزهها در رنگهای مختلف که بر سطح بدنهی آنها کلمات و جملاتی _غالباً مطایبهآمیز_ با خط نستعلیق نوشته شده است. کهنگی و ترکخوردگی کوزهها سنت دیرینهی سفالگری در ایران را به یاد میآورد و نوشتهها به مظاهر فرهنگی در جامعهی معاصر اشاره میکند. بدینسان، مشیری با تلفیق عناصر بصری گذشته و حال میکوشد رابطهی سنت و تجدد را در ایران امروز نشان دهد».
مشیری سال 1391 در مصاحبهای دربارهی حرفهی خود میگوید: «در واقع من یک نقاشم، کارم همهاش راجع به ساده کردن است. یک بار اتفاق بامزهی دیگری برایم افتاد. روزی در تاکسی نشستم و راننده سر صحبت را باز کرد. پرسید کارتان چیست؟ گفتم من یک آرتیستام، نقاشم. گفت: خب چطوری نقاشی میکنی. اولش ماندم چه بگویم. پرسید کوبیسم؟ گفتم نه نه، گفت سوررئال؟ گفتم نه، گفت حتما رئال! گفتم نه. گفت آها، شما کانسپتاید. گفتم آره خودشه. کانسپتام. کانسپت کار میکنم و واقعا هم کارم کانسپت است! کلی گویی مضحکی است؛ ولی کانسپت کار میکنم. کانسپچوال آرت نیست، کانسپت است».